dehkadehashian
به سلطان حقيقتها فراموشت نخواهم کرد، تو تنها شعله اي هستي که خاموشت نخواهم کرد.
dehkadehashian
باختم در عشق، اما باختن تقدير نيست، ساختم با درد تنهايي، مگر تقدير چيست؟
dehkadehashian
در آيينه مي افتاد وقتي که باد مي آمد و آشفته ام ميکرد، وقتي که غروب ميرفت و نا تمام ميماندم، در آيينه مي افتاد و خدا بازتاب تو بود و تو بازتاب خدا که در آيينه مي افتاد. (فروغ فرخزاد)
dehkadehashian
گر جفاي روزگار تکه کند قلب مرا، روي هر تکه نويسم اسم زيباي تو را.
dehkadehashian
دل به دلدار سپردن کار هر دلدار نيست، من به تو جان ميسپارم، دل که قابلدار نيست...
dehkadehashian
زيباترين حکمت دوستي به ياد هم بودن است، نه در کنار هم بودن...
dehkadehashian
رفتم خياطي دادم همه ساسونهاي دلم رو بشکافه، آخه خيلي دلم برات تنگ شده...
dehkadehashian
بيشتر آدم ها زماني نا اميد ميشوند که چيزي به موفقيتشون نمونده . . .
dehkadehashian
عزيز دلم جدائي مکن / جهان کوچکيست ، بي وفائي مکن
ببخش عاشقت را و منت گذار / من که گريه کردم ، عاشق آزاري مکن . . .
dehkadehashian
راز دل با يار محرم هم نبايد باز گفت / روزي آن محرم اگر بيگانه شد تکليف چيست ؟
dehkadehashian
يک نفر امد قرارم را گرفت / برگ و بار و شاخسارم را گرفت
چهار فصل من بهار بود ، حيف / باد پائيزي بهارم را گرفت
اعتباري داشتم در پيش عشق / با نگاهي ، اعتبارم را گرفت
عشق يا چيزي شبيه عشق بود / آمد و دار و ندارم را گرفت . . .
dehkadehashian
من که گفتم اين بهار افسردني است / من که گفتم اين پرستو مردني است
من که گفتم اي دل بي بند و بار / عشق يعني رنج ، يعني انتظار
آه عجب کاري به دستم داد دل / هم شکست و هم شکستم داد دل . . .
dehkadehashian
اگه خوابت اومد بيا تو چشام بخواب / اگه اشک نذاشت بيا تو قلبم بخواب
اگه صداي قلبم نذاشت من ميميرم ، تو سير بخواب . . .
dehkadehashian
من شکستم تا تو را عاشق کنم / بعد من باران فقط آب است و بس
هر که بعد از من سراغت را گرفت / زشت يا زيبا فقط خواب است و بس . . .
dehkadehashian
کدوم رو دوست داري برات بفرستم !؟
قل(ب)م !؟
ر(و)حم !؟
ج(س)مم !؟
يا حروف توي پرانتز !!؟
dehkadehashian
اگر باغ نگاهم پر ز خار است، گلم تاراج دست روزگار است
به چشمانت قسم، با بودن تو، زمستاني ترين روزم بهار است . . .
dehkadehashian
تک تک روزهايم را ميسوزانم ، تا چشمکي شوم براي شب هاي بي ستاره ات . . .
dehkadehashian
سوداي دلم قسمت هر بي سر و پا نيست / خوش باش که يک لحظه دلم از تو جدا نيست . .
dehkadehashian
اگر آبي تر از آبم اگر همزاد مهتابم بدون تو چه بي رنگم بدون تو چه بي تابم...
dehkadehashian
کاش دوست داشتن فرستادني بود تا از راه دور تقديم تو ميکردم
dehkadehashian
فرياد من از داغ توست بيهوده خاموشم نکن
حالا که يادت ميکنم ديگر فراموشم نکن
dehkadehashian
شرط دل دادن دل گرفتنه وگرنه يکي بي دل ميشه و يکي دو دل !
dehkadehashian
دل تمنا ميکند تا من بسازم خانه اي / عاشقان کي خانه دارند دل مگر ديوانه اي !؟
dehkadehashian
من و تو از تبار بي کسانيم / در اين غوغا چه کس را کس بدانيم
کسي نشنيد فرياد کمک را / کمک کن تا براي هم بمانيم . . .
dehkadehashian
ميروم ديگر شما يادم کنيد / من که رفتم اين غزل ها را شما دفتر کنيد
ميروم تا دل نبندم دل به خوبي هايتان / باز هم دل بستم و زخمي شدم ، باور کنيد . . .
dehkadehashian
تو رفتي و من شدم لحظه شمارت / دو قطره اشک مانده يادگارت
اگر برگشتي و من را نديدي / بدان که مرده ام از انتظارت . . .
dehkadehashian
اي اشک ، آهسته بريز که غم زياد است / اي شمع آهسته بسوز که شب دراز است
امروز کسي محرم اسرار کسي نيست / ما تجربه کرديم ، کسي يار کسي نيست . . .
dehkadehashian
2تا گل بگير دستت ، يکي دست راست ، يکي دست چپ
ولي من گل وسطي رو دوست دارم !
dehkadehashian
عشقي که تنها با يک نگاه آغاز ميشود ، با شناخت سست و سست تر ميشود
ولي عشقي که با شناخت آغاز ميشود با هر نگاهي عميق و عميق تر ميشود . . .
dehkadehashian
آنجا که توئي ، رهگذري نيست مرا / جز دوري تو غم ديگري نيست مرا
خواهم که به جانبت پرواز کنم / حيف است که هيچ بال و پري نيست مرا . . .
dehkadehashian
لنگر عشق زدم بر دل طوفاني تو / تکيه گاهم شده است ساحل باراني تو . . .
dehkadehashian
به سلطان حقيقتها فراموشت نخواهم کرد، تو تنها شعله اي هستي که خاموشت نخواهم کرد.
dehkadehashian
باختم در عشق، اما باختن تقدير نيست، ساختم با درد تنهايي، مگر تقدير چيست؟
dehkadehashian
در آيينه مي افتاد وقتي که باد مي آمد و آشفته ام ميکرد، وقتي که غروب ميرفت و نا تمام ميماندم، در آيينه مي افتاد و خدا بازتاب تو بود و تو بازتاب خدا که در آيينه مي افتاد. (فروغ فرخزاد)
dehkadehashian
گر جفاي روزگار تکه کند قلب مرا، روي هر تکه نويسم اسم زيباي تو را.
dehkadehashian
دل به دلدار سپردن کار هر دلدار نيست، من به تو جان ميسپارم، دل که قابلدار نيست...
dehkadehashian
زيباترين حکمت دوستي به ياد هم بودن است، نه در کنار هم بودن...
dehkadehashian
رفتم خياطي دادم همه ساسونهاي دلم رو بشکافه، آخه خيلي دلم برات تنگ شده...
dehkadehashian
بيشتر آدم ها زماني نا اميد ميشوند که چيزي به موفقيتشون نمونده . . .
dehkadehashian
عزيز دلم جدائي مکن / جهان کوچکيست ، بي وفائي مکن
ببخش عاشقت را و منت گذار / من که گريه کردم ، عاشق آزاري مکن . . .
dehkadehashian
راز دل با يار محرم هم نبايد باز گفت / روزي آن محرم اگر بيگانه شد تکليف چيست ؟
dehkadehashian
يک نفر امد قرارم را گرفت / برگ و بار و شاخسارم را گرفت
چهار فصل من بهار بود ، حيف / باد پائيزي بهارم را گرفت
اعتباري داشتم در پيش عشق / با نگاهي ، اعتبارم را گرفت
عشق يا چيزي شبيه عشق بود / آمد و دار و ندارم را گرفت . . .
dehkadehashian
من که گفتم اين بهار افسردني است / من که گفتم اين پرستو مردني است
من که گفتم اي دل بي بند و بار / عشق يعني رنج ، يعني انتظار
آه عجب کاري به دستم داد دل / هم شکست و هم شکستم داد دل . . .
dehkadehashian
اگه خوابت اومد بيا تو چشام بخواب / اگه اشک نذاشت بيا تو قلبم بخواب
اگه صداي قلبم نذاشت من ميميرم ، تو سير بخواب . . .
dehkadehashian
من شکستم تا تو را عاشق کنم / بعد من باران فقط آب است و بس
هر که بعد از من سراغت را گرفت / زشت يا زيبا فقط خواب است و بس . . .
dehkadehashian
کدوم رو دوست داري برات بفرستم !؟
قل(ب)م !؟
ر(و)حم !؟
ج(س)مم !؟
يا حروف توي پرانتز !!؟
dehkadehashian
اگر باغ نگاهم پر ز خار است، گلم تاراج دست روزگار است
به چشمانت قسم، با بودن تو، زمستاني ترين روزم بهار است . . .
dehkadehashian
تک تک روزهايم را ميسوزانم ، تا چشمکي شوم براي شب هاي بي ستاره ات . . .
dehkadehashian
سوداي دلم قسمت هر بي سر و پا نيست / خوش باش که يک لحظه دلم از تو جدا نيست . .
dehkadehashian
اگر آبي تر از آبم اگر همزاد مهتابم بدون تو چه بي رنگم بدون تو چه بي تابم...
اش دوست داشتن فرستادني بود تا از راه دور تقديم تو ميکردم
dehkadehashian
فرياد من از داغ توست بيهوده خاموشم نکن
حالا که يادت ميکنم ديگر فراموشم نکن
dehkadehashian
شرط دل دادن دل گرفتنه وگرنه يکي بي دل ميشه و يکي دو دل !
dehkadehashian
دل تمنا ميکند تا من بسازم خانه اي / عاشقان کي خانه دارند دل مگر ديوانه اي !؟
dehkadehashian
من و تو از تبار بي کسانيم / در اين غوغا چه کس را کس بدانيم
کسي نشنيد فرياد کمک را / کمک کن تا براي هم بمانيم . . .
dehkadehashian
ميروم ديگر شما يادم کنيد / من که رفتم اين غزل ها را شما دفتر کنيد
ميروم تا دل نبندم دل به خوبي هايتان / باز هم دل بستم و زخمي شدم ، باور کنيد . . .
dehkadehashian
تو رفتي و من شدم لحظه شمارت / دو قطره اشک مانده يادگارت
اگر برگشتي و من را نديدي / بدان که مرده ام از انتظارت . . .
dehkadehashian
اي اشک ، آهسته بريز که غم زياد است / اي شمع آهسته بسوز که شب دراز است
امروز کسي محرم اسرار کسي نيست / ما تجربه کرديم ، کسي يار کسي نيست . . .
dehkadehashian
2تا گل بگير دستت ، يکي دست راست ، يکي دست چپ
ولي من گل وسطي رو دوست دارم !
dehkadehashian
عشقي که تنها با يک نگاه آغاز ميشود ، با شناخت سست و سست تر ميشود
ولي عشقي که با شناخت آغاز ميشود با هر نگاهي عميق و عميق تر ميشود . . .
dehkadehashian
آنجا که توئي ، رهگذري نيست مرا / جز دوري تو غم ديگري نيست مرا
خواهم که به جانبت پرواز کنم / حيف است که هيچ بال و پري نيست مرا . . .
dehkadehashian-
لنگر عشق زدم بر دل طوفاني تو / تکيه گاهم شده است ساحل باراني تو . . .
dehkadehashian
به سلطان حقيقتها فراموشت نخواهم کرد، تو تنها شعله اي هستي که خاموشت نخواهم کرد.
dehkadehashian
باختم در عشق، اما باختن تقدير نيست، ساختم با درد تنهايي، مگر تقدير چيست؟
dehkadehashian
در آيينه مي افتاد وقتي که باد مي آمد و آشفته ام ميکرد، وقتي که غروب ميرفت و نا تمام ميماندم، در آيينه مي افتاد و خدا بازتاب تو بود و تو بازتاب خدا که در آيينه مي افتاد. (فروغ فرخزاد)
dehkadehashian
گر جفاي روزگار تکه کند قلب مرا، روي هر تکه نويسم اسم زيباي تو را.
dehkadehashian
دل به دلدار سپردن کار هر دلدار نيست، من به تو جان ميسپارم، دل که قابلدار نيست...
dehkadehashian
زيباترين حکمت دوستي به ياد هم بودن است، نه در کنار هم بودن...
dehkadehashian
رفتم خياطي دادم همه ساسونهاي دلم رو بشکافه، آخه خيلي دلم برات تنگ شده...
dehkadehashian
بيشتر آدم ها زماني نا اميد ميشوند که چيزي به موفقيتشون نمونده . . .
dehkadehashian
عزيز دلم جدائي مکن / جهان کوچکيست ، بي وفائي مکن
ببخش عاشقت را و منت گذار / من که گريه کردم ، عاشق آزاري مکن . . .
dehkadehashian
راز دل با يار محرم هم نبايد باز گفت / روزي آن محرم اگر بيگانه شد تکليف چيست ؟
dehkadehashian
يک نفر امد قرارم را گرفت / برگ و بار و شاخسارم را گرفت
چهار فصل من بهار بود ، حيف / باد پائيزي بهارم را گرفت
اعتباري داشتم در پيش عشق / با نگاهي ، اعتبارم را گرفت
عشق يا چيزي شبيه عشق بود / آمد و دار و ندارم را گرفت . . .
dehkadehashian
من که گفتم اين بهار افسردني است / من که گفتم اين پرستو مردني است
من که گفتم اي دل بي بند و بار / عشق يعني رنج ، يعني انتظار
آه عجب کاري به دستم داد دل / هم شکست و هم شکستم داد دل . . .
dehkadehashian
اگه خوابت اومد بيا تو چشام بخواب / اگه اشک نذاشت بيا تو قلبم بخواب
اگه صداي قلبم نذاشت من ميميرم ، تو سير بخواب . . .
dehkadehashian
من شکستم تا تو را عاشق کنم / بعد من باران فقط آب است و بس
هر که بعد از من سراغت را گرفت / زشت يا زيبا فقط خواب است و بس . . .
dehkadehashian
کدوم رو دوست داري برات بفرستم !؟
قل(ب)م !؟
ر(و)حم !؟
ج(س)مم !؟
يا حروف توي پرانتز !!؟
dehkadehashianاگر باغ نگاهم پر ز خار است، گلم تاراج دست روزگار است
به چشمانت قسم، با بودن تو، زمستاني ترين روزم بهار است . . .
dehkadehashian
تک تک روزهايم را ميسوزانم ، تا چشمکي شوم براي شب هاي بي ستاره ات . . .
dehkadehashian
سوداي دلم قسمت هر بي سر و پا نيست / خوش باش که يک لحظه دلم از تو جدا نيست . .
اگر آبي تر از آبم اگر همزاد مهتابم بدون تو چه بي رنگم بدون تو چه بي تابم...
dehkadehashian
کاش دوست داشتن فرستادني بود تا از راه دور تقديم تو ميکردم
dehkadehashian
فرياد من از داغ توست بيهوده خاموشم نکن
حالا که يادت ميکنم ديگر فراموشم نکن
dehkadehashian
شرط دل دادن دل گرفتنه وگرنه يکي بي دل ميشه و يکي دو دل !
dehkadehashian
دل تمنا ميکند تا من بسازم خانه اي / عاشقان کي خانه دارند دل مگر ديوانه اي !؟
dehkadehashian
من و تو از تبار بي کسانيم / در اين غوغا چه کس را کس بدانيم
کسي نشنيد فرياد کمک را / کمک کن تا براي هم بمانيم . . .
vميروم ديگر شما يادم کنيد / من که رفتم اين غزل ها را شما دفتر کنيد
ميروم تا دل نبندم دل به خوبي هايتان / باز هم دل بستم و زخمي شدم ، باور کنيد . . .
vتو رفتي و من شدم لحظه شمارت / دو قطره اشک مانده يادگارت
اگر برگشتي و من را نديدي / بدان که مرده ام از انتظارت . . .
dehkadehashian
اي اشک ، آهسته بريز که غم زياد است / اي شمع آهسته بسوز که شب دراز است
امروز کسي محرم اسرار کسي نيست / ما تجربه کرديم ، کسي يار کسي نيست . . .
dehkadehashian
2تا گل بگير دستت ، يکي دست راست ، يکي دست چپ
ولي من گل وسطي رو دوست دارم !
dehkadehashian
عشقي که تنها با يک نگاه آغاز ميشود ، با شناخت سست و سست تر ميشود
ولي عشقي که با شناخت آغاز ميشود با هر نگاهي عميق و عميق تر ميشود . . .
dehkadehashian
آنجا که توئي ، رهگذري نيست مرا / جز دوري تو غم ديگري نيست مرا
خواهم که به جانبت پرواز کنم / حيف است که هيچ بال و پري نيست مرا . . .
dehkadehashian
لنگر عشق زدم بر دل طوفاني تو / تکيه گاهم شده است ساحل باراني تو . . .
ترفندهای موبایل و کامپیوتر...
ما را در سایت ترفندهای موبایل و کامپیوتر دنبال می کنید
برچسب : اس ام اس عاشقانه ,اس ام اس عشقولانه ,آشیان اس ام اس, نویسنده : مهدی آشیان ashian بازدید : 344 تاريخ : 14 بهمن 1391 ساعت: 23:18